آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
عشق یعنی خدا
خدایا! دلم می خواهد شبیه بی کس ترین آدمهای روی زمین باشم شبیه آدمهایی که جز تو یاوری ندارند از عظمت مهربانیت در حیرتم چگونه به من محبت میکنی در حالی که در سرزمین وجودم فصل سرد شیطانی حاکم است. خدایا! سجده میکنم در برابرت که اینقدر در برابر من و گناهان من صبوری کمکم کن تا این مهربانی هایت را درک کنم چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : VENUS
بعضی افراد میگن راست اما من مطمئن نستم نظر شما چیه؟ At least 5 people in this world love you so much they would die for you
At least 15 people in this world love you, in some way
The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don’t like you
Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
You are special and unique, in your own way
Someone that you don’t know even exists, loves you
When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
When you think the world has turned it’s back on you, take a look
Always tell someone how you feel about them
If you have great friends, take the time to let them know that they are great چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : VENUS
در سده سوم میلادی که مطابق میشود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن میکند. .در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از روز والنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.. از چند سال پیش در ایران صحبتهایی مبنی بر آمیختن والنتاین با سنتهای اسلامی به گوش میرسد. چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : VENUS
1)به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید . 2) با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند . 3) همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید. 4) وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد . 5) وقتی می گویید :متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید . 6) قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید . 7) به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید . 8) هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند. 9) عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید . 10) در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید . 11)مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید . 12) آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید . 13) وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید :چرا می خواهی این را بدانی؟ 14) به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند . 15) وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید :عافیت باشد . 16) وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از دست ندهید . 17) این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن. 18) اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند . 19) وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید . 20) وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود . 21) زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید
چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : VENUS
روزي بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: اي بهلول مرا پندي ده. بهلول گفت: اگر در بياباني هيچ آبي نباشد تشنگي بر تو غلبه کند و مي خواهي به هلاکت برسي چه مي دهي تا تو را جرئه اي آب دهند که خود را سيراب کني؟ گفت: صد دينار طلا. بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضايت ندهد چه مي دهي؟ گفت: نصف پادشاهي خود را مي دهم. بهلول گفت: پس از آنکه آشاميدي، اگر به مرض حيس اليوم مبتلا گردي و نتواني آن را رفع کني، باز چه مي دهي تا کسي آن مريضي را از بين ببرد؟ هارون گفت: نصف ديگر پادشاهي خود را مي دهم. بهلول گفت: پس مغرور به اين پادشاهي نباش که قيمت آن يک جرعه آب بيش نيست. آيا سزاوار نيست که با خلق خداي عزوجل نيکوئي کني؟ چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : VENUS
روزی هارون الرشید مبلغی به بهلول داد که بین فقرا و نیازمندان قسمت کند. بهلول وجه را گرفت و لحظه ای بعد آنرا به خلیفه بازگرداند. هارون دلیل این امر را سئوال کرد...
بهلول گفت: هر چه فکر کردم از خلیفه محتاج تر و فقیرتر نیافتم. چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند، از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است، لذا وجه را به خودت بازگرداندم.!!! |
|||
|